loading...

آموزش حرفه ای و جدید مهارت های آیلتس

بازدید : 22
شنبه 25 فروردين 1403 زمان : 21:56

  • Usually:
    • نشان‌دهنده انجام کار به طور منظم و تبدیل شدن به عادت است.
    • مثال:
      • We usually drink coffee for breakfast. ما معمولاً برای صبحانه قهوه می‌خوریم.
      • When do you usually go to bed? معمولاً چه زمانی می‌خوابید؟
  • Often:
    • نشان‌دهنده انجام کار مکرر، اما به طور منظم نیست.
    • مثال:
      • How often do you go shopping? هر چند وقت یک بار می‌روی خرید؟
      • I often go to the theater with my friends. من اغلب با دوستانم به تئاتر می‌روم.
  • شباهت‌ها:

    • هر دو قید به تکرار یک عمل اشاره دارند.
      • مثال:
        • Hannah often comes to this café. هانا اغلب به این کافه می‌آید.
        • I wanted to say that I usually read a book before work. می‌خواستم بگویم که معمولاً قبل از کار کتاب می‌خوانم.

    قابلیت جانشینی:

    • نمی‌توان آنها را به جای یکدیگر استفاده کرد، زیرا «usually» به عادت‌ها اشاره می‌کند، در حالی که «often» نشان‌دهنده انجام مکرر کاری است، اما نه به طور منظم.
      • مثال:
        • I often watch popular Netflix series. من اغلب سریال‌های محبوب نتفلیکس را تماشا می‌کنم.
        • I usually watch popular Netflix series. من معمولاً سریال‌های محبوب نتفلیکس را تماشا می‌کنم.

    در مقاله تفاوت usually و often در انگلیسی تفاوت میان این دو قید مورد بررسی قرار گرفته است. با مطالعه این مطلب می توانید با کاربردها و تفاوت های این دو کلمه آشنا شوید.

  • Usually:
    • نشان‌دهنده انجام کار به طور منظم و تبدیل شدن به عادت است.
    • مثال:
      • We usually drink coffee for breakfast. ما معمولاً برای صبحانه قهوه می‌خوریم.
      • When do you usually go to bed? معمولاً چه زمانی می‌خوابید؟
  • Often:
    • نشان‌دهنده انجام کار مکرر، اما به طور منظم نیست.
    • مثال:
      • How often do you go shopping? هر چند وقت یک بار می‌روی خرید؟
      • I often go to the theater with my friends. من اغلب با دوستانم به تئاتر می‌روم.
  • شباهت‌ها:

    • هر دو قید به تکرار یک عمل اشاره دارند.
      • مثال:
        • Hannah often comes to this café. هانا اغلب به این کافه می‌آید.
        • I wanted to say that I usually read a book before work. می‌خواستم بگویم که معمولاً قبل از کار کتاب می‌خوانم.

    قابلیت جانشینی:

    • نمی‌توان آنها را به جای یکدیگر استفاده کرد، زیرا «usually» به عادت‌ها اشاره می‌کند، در حالی که «often» نشان‌دهنده انجام مکرر کاری است، اما نه به طور منظم.
      • مثال:
        • I often watch popular Netflix series. من اغلب سریال‌های محبوب نتفلیکس را تماشا می‌کنم.
        • I usually watch popular Netflix series. من معمولاً سریال‌های محبوب نتفلیکس را تماشا می‌کنم.

    در مقاله تفاوت usually و often در انگلیسی تفاوت میان این دو قید مورد بررسی قرار گرفته است. با مطالعه این مطلب می توانید با کاربردها و تفاوت های این دو کلمه آشنا شوید.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 156
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 6
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 54
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 346
  • بازدید سال : 4904
  • بازدید کلی : 5510
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی