Turn in
تحویل دادن چیزی یا کسی به مقامی.
Exp: Don’t forget to turn in your papers after class.
فراموش نکنید که بعد از کلاس مدارک خود را تحویل دهید
Exp: After Jenny realized her husband’s crime she turned him in.
پس از اینکه جنی متوجه جرم شوهرش شد، او را تحویل داد.
Turn around
چرخیدن
Exp: Alice turned round and walked down the corridor
آلیس چرخید و در راهرو قدم زد
Exp: Cleanliness also shortens the time it takes to turn a ship round
نظافت همچنین زمان چرخاندن کشتی را کوتاه می کند.
Turn away
دور شدن
Exp: The child turns away, looking a little alarmed.
کودک دور می شود و کمی نگران به نظر می رسد
Exp: Tourists were turned away at the crossing points.
گردشگران در گذرگاه ها دور شدند
Turn back
برگرشتن
Exp: They turned back before reaching the church
قبل از رسیدن به کلیسا برگشتند
Turn over
برگرداندن
Exp: The teacher told the students to turn over their exam papers and begin work.
معلم به دانش آموزان گفت که برگه های امتحانی خود را برگردانند و شروع به کار کنند.
Exp: Tess turned over and smiled as she met his eyes
تس با دیدن چشمان او برگشت و لبخند زد
Exp: The engine turned over when we tried it with the starter handle
وقتی موتور را با دسته استارت امتحان کردیم، موتور چرخید
یکی از افعال پرکاربرد در انگلیسی فعل turn می باشد که در این مقاله به ترکیبات و کالوکیشن های فعل turn در انگلیسی می پردازیم.